پیش از جنگ، کشورهای خواهان جنگ با استفاده از رسانهها و مدیریت آنها تلاش میکنند تا کشورمقابل را در مرکز فعالیتهای رسانهای قرار دهند. آنها زمینه مناسب برای شروع جنگ روانی را در قالب 3 نقش فراهم میکنند:
تسهیلکنندگی: در این نوع اثربخشی، رسانهها نه تنها فرآیند تصمیمگیری در مورد جنگ را کوتاه میکنند، بلکه به مثابه یک نیروی تقویتکننده تصمیمات، به ایفای نقش میپردازند.
بازدارندگی: این نوع اثرگذاری به دو شکل انجام میشود؛ شیوه نخست ایجاد فشارهای احساسی است که در این سناریو ممکن است پوشش وسیع و قوی تلویزیونی به حکومت و اخلاق سیاسی ضربه وارد کند. اما شیوه دوم پوشش رسانهها درزمان واقعی است که احتمال دارد تهدیدی برای امنیت عملیات باشد.
اجبارکنندگی: تحتتأثیر این نوع تاثیرگذاری، حکومتها وادار به دخالت و انجام عملیات نظامی میشوند. در این شیوه مسائل جهانی پوشش داده شده و نمایی از حوادث به شکل سیاسی ارائه میشود.
در تمامی نقشهای نامبرده، تسلط به دو حوزه رسانه و موضوعات امنیتی، سیاسی، نظامی و دیپلماتیک، در ارائه تحلیلهای تخصصی ضروری است.
با این دیدگاه، روزنامه نگاری امنیتی – نظامی، به مانند روزنامهنگاری دیپلماتیک، نوع خاصی از روزنامه نگاری بینالمللی محسوب میشود که موفقیت در آن، به تسلط بر محتوای تخصصی امنیتی – نظامی بستگی دارد. تحلیلهای سیاسی – امنیتی – نظامی- دیپلماتیک که از اینگونه خبرنگاران و روزنامه نگاران حرفهای انتظار میرود، این امر را ضروری میسازد که آنها علاوه بر تخصص روزنامه نگاری بینالمللی، تسلط مناسبی به اطلاعات تخصصی و اغلب به روز در حیطههای نامبرده داشته باشند.
حال آنکه روزنامه نگاری امنیتی– نظامی در بسیاری از موارد، نظیر جنگ اخیر میان روسیه و گرجستان، با روزنامهنگاری سیاسی اشتباه گرفته میشود و در آن به جای آنکه خبرنگاران و روزنامهنگاران بینالمللی با عینک امنیتی و راهبردی به تحلیل وقایع و پیشبینی آینده جنگ، براساس استراتژیهای بلندمدت نظامی – امنیتی کشورهای درگیر و حامیانشان بپردازند، به ارائه تحلیلهای سیاسی مبتنی بر شرایط سیاسی در کوتاه مدت میپردازند.
نکته قابل تامل دیگر این است که خبرنگاران سیاسی و امنیتی در راه کسب اطلاعات موثق، به اشتباهات قابل توجهی دچار میشوند. بهعنوان نمونه، در وضعیت مطلوب، خبرنگاران هنگامی که با مسئلهای دیپلماتیک روبهرو هستند، باید به سراغ دیپلماتها بروند و هنگامی که با مسئلهای امنیتی مواجهند سراغ مقامات وزارت دفاع بروند. اما در اکثر اوقات، خبرنگار ممکن است موضوعی امنیتی را با یک دیپلمات طرح مسئله کند و موضوعی دیپلماتیک را با یک مقام امنیتی - نظامی.
از اینرو مبنای تحلیل که تغییر میکند، تحلیل شرایط نیز نتایج و پیشبینیهای درستی ارائه نخواهد داد. این نکته بسیار ظریف، اشتباهات فاحش بسیاری از تحلیلهای نظامی– امنیتی را دامن میزند.